جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه انباغی: (تعداد کل: 1)

انباغی

[اَمْ] (ص نسبی)منسوب به انباغ. اوگئی. (یادداشت مؤلف) :
زین قبه که خواهران انباغی
هستند درو چهار هم پهلو.
ناصرخسرو (دیوان چ مینوی - محقق ص379).
- برادر انباغی؛ نابرادری. برادر پدری. برادر مادری.
- خواهر انباغی؛ ناخواهری. خواهر پدری. خواهر مادری. (از یادداشت مؤلف).
با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.