جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه الماس تراش: (تعداد کل: 1)
الماس تراش
[اَ تَ] (نف مرکب) آنکه یا آنچه الماس را تراشد. (از آنندراج). آنکه الماس و دیگر گوهرها را تراش میدهد. (ناظم الاطباء). || (ن مف مرکب / ص مرکب) نوعی از شیشه و جواهر حکاکی کرده شده. (از بهار عجم) (از آنندراج) :
عشق بر داغ دلم سودهء الماس فشاند
دُرّ اشکم...
عشق بر داغ دلم سودهء الماس فشاند
دُرّ اشکم...