جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اقناع: (تعداد کل: 2)
اقناع
[اَ] (ع اِ) جِ قِنع. (منتهی الارب). سلاح و ساز. (ناظم الاطباء). رجوع به قنع شود.
اقناع
[اِ] (ع مص) سر و چشم برابر چیزی داشتن. (ترجمان القرآن). برداشتن سر را و بجانبی التفات نکردن و نگاه را مقابل داشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). || بزمین هموار میان دو پشته شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). || سر دروا کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و...