جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اقامت: (تعداد کل: 1)
اقامت
[اِ مَ] (ع مص) ضیافت شخصی که از جای وارد شود و با لفظ فرستادن استعمال نمایند. (آنندراج).
- اقامت فرستادن:شب از مهتاب بالش باج میداد
بهر منزل اقامت میفرستاد.
اشرف (از آنندراج).
چون آمدم بدهر فرستاد آسمان
صد گونه رنج و غصه برسم اقامتم.
شفایی (آنندراج).
|| اقامه. بپاداشتن : ما در خدمت تخت و اقامت...
- اقامت فرستادن:شب از مهتاب بالش باج میداد
بهر منزل اقامت میفرستاد.
اشرف (از آنندراج).
چون آمدم بدهر فرستاد آسمان
صد گونه رنج و غصه برسم اقامتم.
شفایی (آنندراج).
|| اقامه. بپاداشتن : ما در خدمت تخت و اقامت...