[اِ ضَ] (ع مص) آب را بر خود ریختن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (مصادر زوزنی). آب بر تن ریختن. (تاج المصادر بیهقی). آب بر بدن خود ریختن. (از اقرب الموارد). || یکبار روان شدن مردم از عرفات بسوی منی. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). رانده شدن و...