جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اعتزاز: (تعداد کل: 1)
اعتزاز
[اِ تِ] (ع مص) عزیز شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی). و با حرف «باء» متعدی شود، یقال: اعتز بفلان؛ ای عد نفسه عزیزه به. (منتهی الارب) :
وآن قلم اندر بنانش گه معز و گه مذل
دشمنان زو بامذلت، دوستان بااعتزاز.
منوچهری.
کرا جامهء عز ببرید دنیا
بدین بازگردد...
وآن قلم اندر بنانش گه معز و گه مذل
دشمنان زو بامذلت، دوستان بااعتزاز.
منوچهری.
کرا جامهء عز ببرید دنیا
بدین بازگردد...