جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اعتبار: (تعداد کل: 2)
اعتبار
[اِ تِ] (ع اِمص) قول و اعتماد. (ناظم الاطباء). اعتماد. (فرهنگ نظام). اعتماد و اطمینان. (فرهنگ فارسی معین) :
ندارم من این گفتنت اعتبار
همانا که برگشت بختت ز کار.فردوسی.
اگر شیخ امام از برای اعتبار استعمال فرماید و شرف اصغا ارزانی دارد حکایت کنم. (ترجمهء تاریخ یمینی ص 297). || راستی و...
ندارم من این گفتنت اعتبار
همانا که برگشت بختت ز کار.فردوسی.
اگر شیخ امام از برای اعتبار استعمال فرماید و شرف اصغا ارزانی دارد حکایت کنم. (ترجمهء تاریخ یمینی ص 297). || راستی و...
اعتبار
[اِ تِ] (ع مص) شگفتی نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بشگفت آمدن. (از اقرب الموارد). || پند گرفتن. (منتهی الارب) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی) (ناظم الاطباء). عبرت گرفتن. (غیاث اللغات) (آنندراج). پند گرفتن. عبرت گرفتن. (فرهنگ فارسی معین). عبرت گرفتن و سرمشق کار خود کردن. (فرهنگ نظام). پند...