جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اضرار: (تعداد کل: 5)
اضرار
[اِ] (ع مص) گزند رسانیدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (آنندراج). گزند رسانیدن کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). اضرار کسی را؛ زیان رسانیدن به وی. (از اقرب الموارد). ضرر رسانیدن. (غیاث). زیان زدن به کسی :
کوه بود آدم اگر پرمار نیست
کان تریاقست و بی اضرار نیست.مولوی.
|| بر سر زن دیگری...
کوه بود آدم اگر پرمار نیست
کان تریاقست و بی اضرار نیست.مولوی.
|| بر سر زن دیگری...
اضرار
[اَ] (ع اِ) جِ ضَرَر. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || (ص، اِ) جِ ضریر. (اقرب الموارد).
اضرار
[اَ] (اِخ)(1) کوه کوچکی در کشور توارغ. || نام چند جایگاه در الجزایر. (از قاموس الاعلام ترکی).
(1) - اصل کلمه بربری است و در زبان فرانسه بصورت آدرار Adrar نوشته میشود و معادل جبل عرب است و بر ارتفاعاتی در الجزایر و مراکش اطلاق میشود و قسمت مهم ارتفاعات مزبور...
(1) - اصل کلمه بربری است و در زبان فرانسه بصورت آدرار Adrar نوشته میشود و معادل جبل عرب است و بر ارتفاعاتی در الجزایر و مراکش اطلاق میشود و قسمت مهم ارتفاعات مزبور...
اضرار
[اَ] (اِخ)(1) سرزمین بزرگی است در صحرای کبیر در میان تمیقتو و آیر. (از قاموس الاعلام ترکی).
(1) - Adrar.
(1) - Adrar.