[اِ بَ] (ع مص) اصابه. رسیدن تیر نشانه را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). اصابه تیر شکار را؛ آهنگ کردن و نگذشتن از آن. (از قطر المحیط) (منتهی الارب). به هدف خوردن. تیر به نشانه رسیدن. برسیدن تیر. || برآمدن. خلاف اصعاد است(1). (منتهی الارب). اَصابَ الشی ءَ؛ ضد اصعده. (قطر...