[اِ کَ نَ / نِ] (اِ) چین و شکن :
فتنه رخش نرگس بیمار هم
اشکنهء زلف بخروار هم.
امیرخسرو (از فرهنگ نظام)(1).
چین و شکن اندام. (ناظم الاطباء) (برهان). شکن زلف و جز آن. خسرو گوید: اشکنهء زلف بخروار هم. (رشیدی) (شعوری). چین و شکن. (انجمن آرا). چین و شکنج اندام و غیره......