جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اشراف: (تعداد کل: 2)
اشراف
[اَ] (ع ص، اِ) جِ شریف. مردان بزرگ قدر. (منتهی الارب). اعیان. (دستور اللغه). جِ شریف. (دهار). بزرگان و بلندسران. (مؤید الفضلا). بزرگواران. وجوه. بزرگان. شریفان. جِ شریف، بمعنی صاحب شرف. (اقرب الموارد). اشخاص بزرگ قدر و صاحبان حسب و نسب نیک... جِ شریف. (فرهنگ نظام) : قضات بلخ و...