جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه استوار: (تعداد کل: 2)
استوار
[اُ تُ] (ص) (از پهلوی استوبار(1) یا هستوبار(2)، به معنی معتقد و ثابت قدم) پایدار. ثابت.(3) پابرجا(4). پای برجا. استوان. (رشیدی). ثبت. ثابت. (دهار).(5) راسخ. (دهار) (منتهی الارب). رابط الجاش. متین. (السامی) (دهار) (زمخشری) (مهذب الاسماء). مبرم. متقن. رصیف. رصین. اثین. محکم. (غیاث) (برهان) (سروری). مستحکم. اکید. مؤکَّد. (تفلیسی). مشدد....
استوار
[اِ] (اِخ) رجوع به استوارت شود.