جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ارس: (تعداد کل: 17)

ارس

[اَ] (اِ) اشک. (جهانگیری). آب چشم. (صحاح الفرس) (اوبهی). اشک چشم. دمع. دمعه :
ز آهم بود یک شراره درخش
اَرَس باشد اَرْسِ مرا مایه بخش.قریع الدهر.
اَرَس شد اَرْسِ من از جستجویت.لطفی.

ارس

[اِ] (ع اِ) بیخ و اصل پاک. نژاد پاک. نسل طیب.

ارس

[اَ] (ع مص) کشاورز شدن. برزگری کردن. برزگر شدن. (تاج المصادر بیهقی).

ارس

[اَ رِ] (ع ص) کشاورز. ج، اریسون. اَرارسه.

ارس

[اُ] (اِ) سرو کوهی. (جهانگیری) (آنندراج). شعوری بکسر راء آورده گوید: درخت آراج و بعضی فرهنگ ها درخت چنار نوشته اند. (شعوری).
گونه ایست از سرو کوهی(1) که آنرا به خراسان اُرس نامند و در جادهء چالوس و گچسر هورَس گویند و در نوده بنام اَورَس مشهور است و در منجیل...

ارس

[اُ رُ] (ص، اِ) در تداول عوام، روس. روسی.

ارس

[ ] (اِخ) نویین. از امرای مغول که در سال 661 ه . ق. با امیرباغو و دوازده هزار سوار به سیستان شد. (تاریخ سیستان ص 400).

ارس

[اَ رَ] (اِخ)(1) (رود...) آب ارس از جنوب بشمال میرود و از کوههای قالیقلا و ارزن الروم برمیخیرد و بولایت ارمن و آذربایجان و اران میگذرد و به آب کُروقراسو ضم شده در حدود گشتاسفی بدریای خزر میریزد و در این ولایات که ممر این آب است بر آن زراعت...

ارس

[ ] (اِخ) از قصبات فرغانه. (جهانگشای جوینی ج 1 ص 73).

ارس

[ ] (اِخ) برادر توقماق از نوکران امیر چوپان. (ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو ص 98).

ارس

[ ] (اِخ) یا راس یا اربس بن وندیح (ویذیح، وندیح، وندیچ و وندح) از اجداد جودرز (گودرز). (تاریخ سیستان صص 34-35 حاشیه بنقل از طبری).

ارس

[اَ رَ] (اِخ) (... خان) نام شاهزاده ای است از قبچاق :
به پور ارس خان سپردش عنان
قوی دست کردش به تیغ و سنان.
هاتفی (از شعوری).

ارس

[اِ رُ] (اِخ)(1) اِروس. نام یونانی رب النوع عشق.
(1) - eros.

ارس

[اِ رُ] (اِخ)(1) طبیب. وی در قرن اول قبل از میلاد میزیسته است. ارس نامی طبیب ژولی(2) دختر اغوسطس بود و دو تن دیگر نیز بنام ارس خوانده میشوند که یکی از آنان در قرن دوازدهم میلادی میزیسته است. ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء (ج 1 ص 33) در...

ارس

[اُ رُ] (اِخ)(1) (از لاطینی اِاوروس) باد مشرق نزد یونانیان.
(1) - Euros.

ارس

[اَ رُس س] (اِخ) موضعی است در قول مطیربن الاشیم:
تطاول لیلی بالارُسّ فلم أنم
کأنی أسُوم العَیْن نَوماً محرّما
تَذَکّر ذِکری لابن عَمّ رزِئتهُ
کأنی أرانی بعده عِشتُ أجذما
فان تک بالدّهنَا صَرَمتَ اقامهً
فبالله ماکُنّا مَلِلْناک عَلْقَما.(معجم البلدان).

ارس

[اِ رِ] (اِخ)(1) موضعی قرب لِس بُس. (ایران باستان ص 1281).
(1) - Eresse.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.