جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ارزانی: (تعداد کل: 2)
ارزانی
[اَ] (ص نسبی) (در پهلوی: ارژانیک(1)) منسوب به ارزان. ارزنده. (رشیدی) :
گهِ رفتن صفاهان داد آنرا
که ارزانی است بختش صد جهان را.
(ویس و رامین).
به دلی صحبت تو نیست گران
چه حدیثی است بجان ارزانی.انوری.
|| درخور. لایق. (بهار عجم). سزاوار. مستحق. (بهار عجم). ازدرِ : قصیر گفت بینی من ببُر و بر...
گهِ رفتن صفاهان داد آنرا
که ارزانی است بختش صد جهان را.
(ویس و رامین).
به دلی صحبت تو نیست گران
چه حدیثی است بجان ارزانی.انوری.
|| درخور. لایق. (بهار عجم). سزاوار. مستحق. (بهار عجم). ازدرِ : قصیر گفت بینی من ببُر و بر...
ارزانی
[اَ] (ص نسبی) منسوب به ارزن که شهری است به دیاربکر. || منسوب به ارزن که موضعی است به فرسنگی از شیراز. (غیاث اللغات). و ظاهراً محرف ارزنی است.