جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اخلاط: (تعداد کل: 3)
اخلاط
[اَ] (ع اِ) جِ خِلط. (دهار).
- اخلاط اربعه؛(1) هر چهار مزاج بدن. گشنهای چهارگانه. دم و بلغم و مرتان یعنی مره الصفراء و مره السوداء. رجوع به خلط شود.
|| اخلاط قوم؛ کسانی که از قوم نباشند و در آن گروه مداخلت کنند. || گروههای مختلفه. گروه هر جنس مردم بهم...
- اخلاط اربعه؛(1) هر چهار مزاج بدن. گشنهای چهارگانه. دم و بلغم و مرتان یعنی مره الصفراء و مره السوداء. رجوع به خلط شود.
|| اخلاط قوم؛ کسانی که از قوم نباشند و در آن گروه مداخلت کنند. || گروههای مختلفه. گروه هر جنس مردم بهم...
اخلاط
[اِ] (ع مص) اخلاط فرس؛ کوتاهی کردن اسب در رفتار. || اخلاطِ فحل؛ آمیزش کردن او با ماده. || اخلاط جمّال فحل را؛ به آمیزش داشتن شتربان شتر نر را. || جهد کردن. (آنندراج). || سوگند خوردن. || تر گردانیدن. (آنندراج). به سه معنی اخیر، مصحف اِحلاط است.