اخلاط
[اَ] (ع اِ) جِ خِلط. (دهار).
- اخلاط اربعه؛(1) هر چهار مزاج بدن. گشنهای چهارگانه. دم و بلغم و مرتان یعنی مره الصفراء و مره السوداء. رجوع به خلط شود.
|| اخلاط قوم؛ کسانی که از قوم نباشند و در آن گروه مداخلت کنند. || گروههای مختلفه. گروه هر جنس مردم بهم آمیخته. و واحد آن نیامده است.
- اخلاط لزجه؛(2) مایعها که چسبند.
|| داروهای خوشبو. (غیاث اللغات) (آنندراج).
(1) - Les humeurs cardinales. Les quatre humeurs principales.
(2) - Les humeurs visqueuses.
- اخلاط اربعه؛(1) هر چهار مزاج بدن. گشنهای چهارگانه. دم و بلغم و مرتان یعنی مره الصفراء و مره السوداء. رجوع به خلط شود.
|| اخلاط قوم؛ کسانی که از قوم نباشند و در آن گروه مداخلت کنند. || گروههای مختلفه. گروه هر جنس مردم بهم آمیخته. و واحد آن نیامده است.
- اخلاط لزجه؛(2) مایعها که چسبند.
|| داروهای خوشبو. (غیاث اللغات) (آنندراج).
(1) - Les humeurs cardinales. Les quatre humeurs principales.
(2) - Les humeurs visqueuses.