جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه احتضار: (تعداد کل: 1)

احتضار

[اِ تِ] (ع مص) حضور. (زوزنی). حاضر شدن. (منتهی الارب). || حاضر شدن مرگ. (منتهی الارب). || شهری شدن مردم. || دویدن فیل. || دویدن اسب. (منتهی الارب) (تاج المصادر). || از سفر بحضر آمدن. || آفت به شیر خوردنی رسیدن.
- حال احتضار؛ حال مردن. حال جان کندن میرنده.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.