[اِ تِ] (ع مص) شماره کردن و آزمودن. (منتهی الارب). بشمار آوردن. (زوزنی). حساب کردن. || مزد و ثواب چشم داشتن. (منتهی الارب). مزد بیوسیدن. (تاج المصادر). مزد چشم داشتن. کاری از بهر مزد کردن : و بتطهیر آن مواضع از خبث و نکد ایشان، احتساب ثواب جست. (ترجمهء تاریخ...