[یَ] (ع اِ) نشان. نشانه. علامت. اماره. آیه :
ای بزمگه تو صورت فردوس
وی رزمگه تو آیت محشر.مسعودسعد.
|| معجز. دشواری. معجزه. اعجاز. کرامت :
او آیت پیمبر ما بود روز حرب
از ذوالفقار بود و ز صمصام آیتش.
ناصرخسرو.
و آیتها نمود از عصا و دیگر چیزها. (مجمل التواریخ).
گفت من اینها ندانم حجتی
که بود در...