جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آویزه: (تعداد کل: 2)
آویزه
[زَ / زِ] (اِ) گوشوار. گوشواره. قرطه :
ای از تو مرا گوش پر و دیده تهی
خوش آنکه ز گوش پای در دیده نهی
تو مردم دیده ای نه آویزهء گوش
از گوش بدیده آ که در دیده بهی.
کمال اسماعیل.
نخشبیهای وی از گوهر پاک
کرد یاقوت تر آویزهء تاک.جامی.
دُرِ نظم من در سراسرْ جهان
شد...
ای از تو مرا گوش پر و دیده تهی
خوش آنکه ز گوش پای در دیده نهی
تو مردم دیده ای نه آویزهء گوش
از گوش بدیده آ که در دیده بهی.
کمال اسماعیل.
نخشبیهای وی از گوهر پاک
کرد یاقوت تر آویزهء تاک.جامی.
دُرِ نظم من در سراسرْ جهان
شد...
آویزه
[زَ / زِ] (اِ) آپاندیس(1). (فرهنگستان).
.
(فرانسوی)
(1) - Appendice
.
(فرانسوی)
(1) - Appendice