جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آزاده: (تعداد کل: 2)
آزاده
[دَ / دِ] (ص) آنکه بنده نباشد. حرّ. حرّه. آزاد. آزادمرد. مقابل بنده و عبد. ج، آزادگان :
ز مادر همه مرگ را زاده ایم
همه بنده ایم ارچه آزاده ایم.فردوسی.
چه گفت آن سخنگوی آزاده مرد
که آزاده را کاهلی بنده کرد.فردوسی.
از ایران جز آزاده هرگز نخاست
گرفت از شما بنده هر کس که...
ز مادر همه مرگ را زاده ایم
همه بنده ایم ارچه آزاده ایم.فردوسی.
چه گفت آن سخنگوی آزاده مرد
که آزاده را کاهلی بنده کرد.فردوسی.
از ایران جز آزاده هرگز نخاست
گرفت از شما بنده هر کس که...
آزاده
[دَ] (اِخ) لقب نوذر، پادشاه پیشدادی. || نام کنیزکی چنگ زن، معشوقهء بهرام گور.