جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آختن: (تعداد کل: 1)
آختن
[تَ] (مص) آهختن. آهیختن. برآوردن. آهنجیدن. لنجیدن. کشیدن. برکشیدن. تشهیر. بیرون کشیدن. بیرون کردن. یازیدن. سَلّ. استلال. اخراج :
یکی آخته تیغ زرین ز بر
یکی بر سر آورده سیمین سپر.اسدی.
تا بتاج هدهد و طاوس در کین عدوت
تیرهای پرزده ست و تیغهای آخته.انوری.
ای که شمشیر جفا بر سر ما آخته ای
صلح کردیم...
یکی آخته تیغ زرین ز بر
یکی بر سر آورده سیمین سپر.اسدی.
تا بتاج هدهد و طاوس در کین عدوت
تیرهای پرزده ست و تیغهای آخته.انوری.
ای که شمشیر جفا بر سر ما آخته ای
صلح کردیم...