جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه خالد: (تعداد کل: 286)
خالد
اذا سقی الرجل امرأته الماء » : [لِ] (اِخ) ابن شریک وی حدیث زیر را از عرباض بن ساریه روایت می کند و از او سفیان بن حسین ( عقیلی و ازدی حدیث او را غیر قابل اتباع می دانند (از لسان المیزان ج 2 ص 378 « اجر.
خالد
[لِ] (اِخ) ابن شعبه بن القلعم وی از بنی الحرقوس است و پدرش شعبه بن القلعم مردی زباندار و وصاف فصیحی بود پسرانش عبدالله و عمر و خالد به همان صفت پدر متصف بودند با این تفاوت که خالد بر این فصاحت و بلاغت، علم و حلاوت و ظرافت را...
خالد
[لِ] (اِخ) ابن شوذب وی از حسن بصری و از او قتیبه حدیث روایت می کند بخاری می گوید: در این نظر است عقیلی از طریق مقدمی می آورد: که مر خالدبن شوذب را گفتم ترا چیست که از حسن حدیث نمی کنی؟ گفت یونس بیش از من با حسن...
خالد
[لِ] (اِخ) ابن صبیح، مکنی به ابوالهیثم وی از تابعان است رجوع به ابوالهیثم خالدبن صبیح شود.
خالد
[لِ] (اِخ) ابن صبیح الخراسانی، مکنی به ابومعاذ او از عکرمه و اسماعیل بن رافع حدیث می کند و از او هشام بن عبدالله الرازی روایت دارد ابن ابوحاتم از پدرش روایت دارد که وی صاحب رای و صدوق بود ابن حبان از قول یحیی بن سهیل می آرد که:...
خالد
خود او را « تذییل » [لِ] (اِخ) ابن صبیح الفقیه وی از اسماعیل بن رافع روایت دارد ابوحاتم او را صدوق ذکر می کند و ابن حبان در (1) ( از ضعفاء می آورد ابوالعباس النباتی نیز او را ضعیف می داند ولی قول، قول ابوحاتم است( 1) (از...
خالد
[لِ] (اِخ) ابن صخربن عامربن کعب بن سعدبن تیم بن مره التمیمی عبدان از او نام برده است و از طریق موسی بن محمد بن ابراهیم بن حارث بن خالدبن صخر که از مهاجران حبشه بود، از پدرش از خالدبن عبدالله حدیثی می آورد سپس عبدان میگوید: از خالدبن صخر...
خالد
[لِ] (اِخ) ابن صفوان بن عبدالله بن عمروبن الاهتم، مکنی به ابوصفوان التمیمی المنقری وی یکی از فصیحان عرب و خطباء ایشان است او راوی اخبار و از همنشینان هشام بن عبدالملک و خالد قسری بوده است شبیب بن شبیه از خالدبن صفوان حکایت میکند که گفت: یوسف بن عمر...
خالد
[لِ] (اِخ) ابن طفیل بن مدرک الغفاری ابن منده گوید: ابن بنت منیع او را از صحابه دانسته است عسقلانی [ صاحب اصابه ] می گوید: این قول ابن منده دربارهء خالد را در کتاب ابن بنت منیع نیافتم، فقط او در ترجمهء حال مدرک حدیثی ایراد کرده است و...
خالد
[لِ] (اِخ) ابن طلیق بن محمد بن عمران بن حصین الخزاعی الانماری وی از پدرش روایت دارد ابن ابوحاتم او را قاضی بصره ذکر « ثقات » کرده است و از حسن و پدرش طلیق روایت دارد از او پسرش عمران و سهیل بن هاشم روایت می کنند ابن حبان...
خالد
[لِ] (اِخ) ابن طهمان، مکنی به ابوالعلاء الخفاف وی تابعی است رجوع به ابوالعلاء الخفاف شود.
خالد
[لِ] (اِخ) ابن عاص بن هشام بن المغیره المخزومی پدرش در جنگ بدر کشته شد ابن سعد و ابن حبان گویند که او در روز فتح مکه اسلام آورد و در مکه اقامت گزید طبرانی و ابن قانع در ترجمهء او از روایت حمادبن سلمه از عکرمه بن خالد از...
خالد
« من کنت مولاه » : [لِ] (اِخ) ابن عامربن عیاش وی از فطربن خلیفه از ابواسحاق از حارث از علی این حدیث را روایت می کند ( دارقطنی می گوید: حدیث او غیرقابل اتباع است (از لسان المیزان ج 2 ص 379.
خالد
[لِ] (اِخ) ابن عباده الغفاری ابوعمرو می گوید: وی کسی است که در واقعهء حدیبیه رسول خدا او را به عمامهء خود بست و به درون چاه فرستاد، زیرا قوم بسیار تشنه بودند (از الاصابه قسم 1 ج 1 ص 93 ) مقریزی گوید: وی یکی از مسلمین صدر اول...
خالد
( [لِ] (اِخ) ابن عباس وی پسر عباس عم پیغمبر(ص) است (از حبیب السیر چ 1 تهران جزو 2 از ج 2 ص 65.
خالد
[لِ] (اِخ) ابن عبدالبربن یوسف بن عبدالله قرطبی وی به سال 463 ه ق وفات یافت (کشف الظنون ج 2 ص 255 ) خالد تصحیف « کافی فی فروع المالکیه » حافظ است و نام وی یوسف بن عبدالبر است چنانکه در چاپ دوم کشف الظنون آمده است وی...
خالد
[لِ] (اِخ) ابن عبدالدائم المصری ابن عدی حدیث او را مخدوش میداند وی از نافع بن یزید روایت می کند ابن حبان میگوید: او « احادیث موضوعهء » متون واهی را به اسانید مشهور الصاق میکند ابونعیم در مقدمه ای بر صحیح مسلم می آرد وی از نافع بن یزید...
خالد
[لِ] (اِخ) ابن عبدالرحمن وی از کسانی است که در عسکر سلیمان بن عبدالملک بوده و داستان زیر را نقل میکند: یک شب آهنگ خوش در لشکر شنیده شد صبح سلیمان کس فرستاد تا خوانندگان را بیاورند چون آوردند رو به آنها کرد و گفت: اسب نر شیهه می زند...
خالد
[لِ] (اِخ) ابن عبدالرحمن بن خالدبن هشام المخزومی مکنی به ابوسلیمان از محدثین است رجوع به ابوسلیمان خالد شود.
خالد
[لِ] (اِخ) ابن عبدالرحمن المعروف بالعبد در این که آیا او ملقب به عبد است یا به عبدی، اختلاف است ولی لقب او عبد است و اختلاف بیهوده میباشد دارقطنی می گوید: جز یک حدیث باطل از او روایتی نشده است و این روایت همان است که عیسی بن احمد...