جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ابوعبدالله: (تعداد کل: 918)
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابن محمد الخزیمی. یکی از مذهبین مشهور مصاحف است. (ابن الندیم).
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابن مرزوق. شمس الدین محمد بن احمد. یکی از علمای مغرب. مولد او به سال 711 ه . ق. بتلمسان و وفات وی به سال 781 ه . ق. در اسکندریه. او نزد سلاطین بنی مرین خاصه ابوالحسن و پسران او ابوعنان ابوسالم صاحب قدر...
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابن مطرف. محمد بن حجاک بن ابراهیم حضرمی اندلسی اشبیلی. رجوع به ابن مطرف ابوعبدالله... و رجوع به نامهء دانشوران ج 3 ص 77 شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابن المعلم. محمد بن محمد بن نعمان معروف به مفید متکلم شیعی. رجوع به مفید (شیخ...) شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابن منجم هروان بن علی. رجوع به بنی منجم و رجوع به هارون... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابن منده. محمد بن یحیی اصفهانی. رجوع به بنی منده... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابن ناظم. محمد بن محمد بن عبدالله. رجوع به ابن ناظم بدرالدین محمد بن محمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابن نجار. محمد بن محمود. رجوع به ابن نجار حافظ محب الدین ابوعبدالله محمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابن نقیب. محمد بن سلیمان. رجوع به ابن نقیب جمال الدین ابوعبدالله محمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابن واصل. محمد بن سالم. رجوع به ابن واصل جمال الدین ابوعبدالله محمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابن وداع. عبدالله بن محمد بن وداع بن زیاد. رجوع به ابن وداع عبدالله... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابن هشام. محمد بن احمد لخمی نحوی. او راست: شرحی به «قصیده فی الهیئه» شیخ ابی علی الحسن بن حسین بغدادی. و رجوع به ابن هشام محمد بن احمدبن هشام... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابن یزداد. رجوع به ابن یزداد ابوعبدالله محمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابن یعقوب بن یوسف الاسم الشافعی فقیه. او مسند شافعی را گرد کرده و به سال 246 ه . ق. درگذشته است.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) ابوحفص کبیر. رجوع به ابوحفص... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) احمدبن ابراهیم بن اسماعیل بن داود ندیم و کاتب. از اصحاب امام علی نقی و امام حسن عسکری علیهماالسلام. او راست: کتابی در جبال و میاه و اودیه.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) احمدبن ابی دؤاد. معروف به ابن ابی دؤاد. رجوع به احمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) احمدبن عمر الاندرانی. رجوع به احمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) احمدبن حرب نیشابوری. رجوع به احمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) احمدبن حسن بن اسماعیل سکونی. رجوع به احمد... شود.