جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ابوعبدالله: (تعداد کل: 918)
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن سلیمان معروف به ابن النقیب. رجوع به ابن نقیب جمال الدین... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِ ل ل] (اِخ) محمد بن سلیمان شاطبی. معروف به ابن ابی الربیع معافری. نزیل اسکندریه. یکی از شیوخ عرفان. جامع علوم ظاهر و باطن در مائهء هفتم. از مردم شاطبهء اندلس. او مردی ورع و زاهد و منقطع بود و در مسقط الرأس خویش قرآن با قراآت...
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن سلیمان مالقی. رجوع به محمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن سلیمان مقدسی بکری شافعی. رجوع به محمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن سماعهء تمیمی. رجوع به ابن سماعه... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن سمره الشافعی. رجوع به محمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن سید الناس. وی در اوائل مائهء هشتم از دست موحدین امیر بجایه بود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن شجاع ثلجی. ملقب بفقیه العراقین. رجوع به ابن الثلجی... و رجوع به محمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن شرف کلائی فرضی شافعی. رجوع به محمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن شریح بن احمد رعینی اشبیلی. رجوع به محمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن الشهاب احمدبن عبدالرحیم مرینی. رجوع به محمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن صالح بن النطاح. رجوع به ابن النطاح... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن صالح نوایحی. شاعر. رجوع به محمد... و رجوع به نوایحی... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن طریف بن عبدالله بن الشخیر. رجوع به محمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن طلحه. از روات حدیث است و از ابی سهل بن مالک روایت کند.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن عائذ الدمشقی. از روات حدیث است و رجوع به محمد بن عائذ قرشی دمشقی شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن العباس بن ابی محمد یحیی بن المبارک العدوی الیزیدی. از یزیدیین. نحوی لغوی و عالم بعربیّت. و از کتب او است: کتاب مختصر نحو، کتاب الخیل، کتاب مناقب بنی العباس، کتاب اخبارالیزیدیین. و او در پایان عمر معلّمی فرزندان مقتدر عباسی داشت و...
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن عبدان بن اللبودی. رجوع به ابن اللبودی شمس الدین... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن عبدالحق بن سلیمان التلمسانی. رجوع به محمد... شود.
ابوعبدالله
[اَ عَ دِلْ لاه] (اِخ) محمد بن عبدالخالق. رجوع به محمد... و رجوع به ابوعبدالله دینوری... شود.