جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه احمد: (تعداد کل: 3,007)

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن سیّار مروزی مکنی به ابوالحسن. محدّث و مورّخ و صاحب تاریخ مرو. از علمای شافعیه است. وفات او268 ه . ق. بود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن سیف. رجوع به ابن سیف احمدبن عبیداللهبن سیف سجستانی و ابن سیف ابوبکر احمدبن عبدالله بن سیف بن سعید شود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن سیف الدّین بیلبک ظاهری ملقب بشهاب الدین. او راست: الرّوض النزیه فی شرح التنبیه.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شاذان. رجوع به ابن شاذان شود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شاه شجاع بن محمد بن مظفر. پنجمین از آل مظفر. شاه شجاع او را منشور ایالت کرمان داد و وی پس از فوت شاه شجاع در 786 ه . ق. در آنجا دعوی استقلال کرد و آنگاه که تیمور به ممالک ایران مستولی شد (790 ه...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شاهین قبرسی ادیب لغوی شاعر و مترسل. پدر او شاهین از مردم جزیرهء قبرس بود و در جنگی اسیر ترکان گشته یکی از امرا وی را به پسری خویش برگزید و او بتدریج در مناصب لشکری ترقی کرد تا یکی از اعیان شام شد و احمد...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شرف الدین محمد بن صاحب مکنی به ابوالعباس و ملقب به بدرالدین و شیخ الامام. او راست: مغیث فی علم الحدیث و نیز سیف المناظره للظفر فی الدنیا و الاَخره. وفات وی به سال 788 ه . ق. بود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شعیب علی حافظ مکنی به ابوعبدالرحمان و ملقب به نسائی و او راست: السنن الکبیره والمجتبی که ملخصی از آن کتاب و یکی از صحاح ستّه است و نیز مناسک النسائی. وفات وی به سال 302 یا 303 ه . ق. بود و خوندمیر در حبیب...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شلبی. رجوع به احمدبن شهاب الدین... شود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شمس الدین معروف به بیضاوی. ادیب و مورخی متبحر بود و در دمشق میزیست در مدرسهء حجازیه و مجرد بود و جز بعلم اشتغال نداشت. شبی در مدرسه استاد را با دو شاگرد کشته و هرچه بود بتاراج بردند (1048 ه . ق.) و قاتل معلوم...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شمس الدین بن عمر هندی دولت آبادی ملقب به شهاب الدین. او راست: ارشاد در نحو.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شمس الدین خولی ملقب بشهاب الدین. متوفی به سال 693 ه . ق. او راست: کتاب بدیع.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شمسی. رجوع به عهدی بغدادی شود.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شمعون.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شهاب الدین معروف به ابن شلبی مکنی به ابوالعباس. او راست: فتاوی الشلبی.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شهبهء اسدی دمشقی مکنی به ابوبکر و ملقب به تقی الدین قاضی. وی برطبق توصیهء استاد خویش شهاب احمدبن حجی ذیلی بر ذیل عبرالاعصار و خبرالامصار از سال 748 تا سال 768 ه . ق. کرد و نیز نقایص دیگر ذیل مزبور را مرتفع ساخت. و...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شیخ بن عبدالله. از مشایخ صوفیهء یمن و هند، متوفی به سال 1024 ه . ق.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن شیخ الاسلام قطب الدین یحیی بن مولانا محمد بن مولانا سعدالدین، ملقب به سیف الدین. مؤلف حبیب السیر آرد: از مولانا سعدالدین مسعود یک پسر ماند مولانامحمد نام و مولانامحمد نیز در سلک علماء منتظم بود و مدتی ملازمت امیرتیمور گورکان مینمود. [ و شمه ای...

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن صالح. برادر محمد بن صالح. وی مغارب محمد بن صالح را بترکی ترجمه کرده به نام انوارالعاشقین.

احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن صالح بن شیرزاد کاتب. خوندمیر در دستورالوزراء (ص72 آرد) که: احمدبن صالح بن شیرزاد و جعفربن محمد در زمان المستعین بالله بنوبت پای بر مسند وزارت نهادند. و ابن الندیم گوید دیوان شعر او سی ورقه است.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.