احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن شاهین قبرسی ادیب لغوی شاعر و مترسل. پدر او شاهین از مردم جزیرهء قبرس بود و در جنگی اسیر ترکان گشته یکی از امرا وی را به پسری خویش برگزید و او بتدریج در مناصب لشکری ترقی کرد تا یکی از اعیان شام شد و احمد صاحب ترجمه در دمشق متولد گردید و در جوانی مانند پدر در زی لشکریان بود تا در وقعه ای اسیر گشت و پس از رهائی از کار سپاهی گری کناره گرفت و به ادب و علم اقبال کرد و شهرت بسیار یافت و در یکی از مدارس دمشق تدریس میکرد. کتابی در لغت عرب کرده است موسوم به فاخر و اشعار نیکو از او بسیار نقل کرده اند. ولادتش به سال 995 و وفات او در 1053 ه . ق. بوده است و در وفات او گفته اند:
قلت لماقضی ابن شاهین نحبا
و هو مولی یشیر کل الیه
رحم الله سیدا و عزیزا
بکت الارض و السماء علیه.
و او راست:
فصل الشباب و ماهنیت من الهوی
و بدالمشیب و فیّ فضل تصابی
و غدوت اعترض الدیار مسلما
یوما فلم تسمح برد جوابی
فکانها و کاننی فی رسمها
اعشی بحدق فی سطور کتاب.
قلت لماقضی ابن شاهین نحبا
و هو مولی یشیر کل الیه
رحم الله سیدا و عزیزا
بکت الارض و السماء علیه.
و او راست:
فصل الشباب و ماهنیت من الهوی
و بدالمشیب و فیّ فضل تصابی
و غدوت اعترض الدیار مسلما
یوما فلم تسمح برد جوابی
فکانها و کاننی فی رسمها
اعشی بحدق فی سطور کتاب.