جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه محمد: (تعداد کل: 694)
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن فلاح بن هبه الله موسوی. رجوع به آل مشعشع شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن فورک... رجوع به ابن فورک محمد بن حسن... و وفیات الاعیان ج4 ص272 و الاعلام زرکلی ج 3 ص883 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن فیصل... رجوع به ابن سعود محمد بن فیصل شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قاسم... رجوع به ابوبکر محمد بن قاسم ابی محمد بن محمد... انباری و وفیات الاعیان ج 4 صص341 - 343 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قاسم... رجوع به ابوبکر محمد بن قاسم ابی محمد بن بشار... شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قاسم بن خلاد... رجوع به ابوالعیناء محمد بن قاسم بن خلادبن یاسر...، مکنی به ابوعبدالله اهوازی... و وفیات الاعیان ج 4 صص343- 348 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قاسم... رجوع به عمرانی محمد بن قاسم... شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قاسم... رجوع به واسطی محمد بن قاسم... شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قاسم بن علی بن عمر بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب. مادرش صفیه دختر موسی بن عمر بن علی بن حسین(ع) است. کنیهء او ابوجعفر و شهرتش الصوفی است زیرا پیوسته جامه ای از پشم سفید بر تن میداشت. مردی دانشمند و...
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قاسم بصری نسابه. رجوع به ابوالحسن محمد شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قاسم فقیه، مکنی به ابوالحسن از مشایخ ثعلبی. او راست تفسیر النبی (ص) که ثعلبی گوید از مصنف آن مقداری شنیدم و در روایت باقی مرا اجازت داد. (یادداشت مرحوم دهخدا).
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قاسم ملقب به محیی الدین. او راست تعلیقه بر تفسیر بیضاوی. رجوع به اخوین... شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قاضی کمال الدین شهرزوری، ملقب به محیی الدین و مکنی به ابوحامد. وی برای تحصیل علم به بغداد رفت و در خدمت شیخ ابومنصور رزاز فقه آموخت و از آنجا به شام رفت و به نیابت از پدر خود قاضی کمال الدین شهرزوری فقیه در...
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قدامه... رجوع به ابن قدامه شمس الدین محمد بن احمد مقدسی حنفی و الاعلام زرکلی ج 3 ص852 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قریعه. رجوع به ابن قریعه قاضی ابوبکر محمد بن عبدالرحمن و محمد بن عبدالرحمن و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج4 صص382 - 384 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قوطیه... رجوع به ابن قوطیه ابوبکر محمد بن عمر... و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج4 ص368 تا 371 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قیسر... رجوع به شمس الدین محمد بن قیس رازی شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قیسرانی... رجوع به ابن قیسرانی ابوالفضل شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن قیم... رجوع به ابن قیم الجوزیه شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن کثیر فرغانی. رجوع به ابن کثیر محمد بن کثیر... شود.