جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ابوالحسن: (تعداد کل: 543)

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) موسی بن ابی عائشه. محدث است.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقربن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام. رجوع به موسی الکاظم (امام...)... شود.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) موسی بن کبریاء نوبختی. یکی از منجمین مشهور در نیمهء اول مائهء چهارم هجری. رجوع به آل نوبخت شود.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) مولی بنی نوفل. صحابی است و برخی نام او را ابوحسین و هم ابوحسان گفته اند.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) مولی الحارث بن نوفل الهاشمی. تابعی است. او از ابن عباس و از او عمروبن معتب روایت کند.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) مؤیدبن محمد بن علی طوسی نیشابوری. رجوع به مؤیدبن محمد بن علی... شود.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) مهاجر. محدث است و ابوعوانه از او روایت کند.

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ)مهذب الدین شاعر. علی بن ابی الوفا سعدبن ابی الحسن علی بن عبدالواحدبن عبدالقاهربن احمدبن مسهر موصلی، آمدی. مولد وی شهر آمد. و مادح خلفاء و ملوک و امرا بود و ابن خلکان دیوان او را در دو مجلد دیده است. وفات او در...

شرح کامل

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) مهلبی. رجوع به حبیب السیر ج 1 ص391 شود.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) مهیاربن مرزویه، کاتب فارسی دیلمی و شاعر مشهور. رجوع به مهیار... شود.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) میثمی علی بن اسماعیل. رجوع به علی بن اسماعیل... شود.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) ناصربن حمزه بن ناصربن زید، ملقب بنصیرالدین، وزیر ناصر لدین الله خلیفهء عباسی. رجوع به ناصر... شود.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) نجار. یکی از مشایخ معاصر با خواجه عبدالله انصاری. که شرح حال او در کتاب خواجه آمده و نفحات از آن نقل کرده. رجوع به نامهء دانشوران ج3 ص 39 شود.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) نساج. خیربن عبدالله. یکی از مشایخ صوفیه و اصل او از سرمن رأی است و به بغداد اقامت داشت و درک صحبت ابوحمزهء بغدادی و سری سقطی و ابراهیم خواص کرده و در صدوبیست سالگی به سال 322 ه . ق. درگذشته است....

شرح کامل

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) نسوی. از فقهای شافعی. کتاب المسائل و العلل و الفروق از اوست. (ابن الندیم).

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) نسوی منجم. شهرزوری گوید مولد و منشأ او شهر ری و شاگرد ابومعشر بلخی است. او راست زیج فاخر. ابوالحسن زندگانی طویل یافته و سنین عمرش به صد رسیده است.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) نصربن احمدبن اسماعیل. چهارمین از سلاطین سامانی. رجوع به نصربن احمد... شود.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) نصربن اسماعیل نحوی. رجوع به نصر... شود.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) نصر اول. ابن علی، ایلک خان. چهارمین از امرای ترکستان. رجوع به ایلک خان... شود.

ابوالحسن

[ اَ بُلْ حَ سَ ] (اِخ) نضربن شمیل بن خرشه بن یزیدبن عبده. رجوع به نضربن شمیل... شود.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.