جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اسماعیل: (تعداد کل: 583)

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن اسماعیل بن هلال مخزومی مکنی به ابومحمد مکی. نجاشی در رجال گوید ملقب به قنبره بود و ثقه است. او بعراق آمد و ایوب بن نوح و حسن بن معاویه و محمد بن حسین و علی بن حسن فضال از وی روایت کردند. او راست:...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن اعرابی بن ابومحمد قاسم بن ابوالقاسم حمزه بن امام موسی کاظم (ع). وی پدر جعفربن محمد است و نسب شاه اسماعیل صفوی را بدو پیوسته اند. (حبیب السیر ج3 جزو4 ص323).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن بابویه. شیخ منتجب الدین متوفی 585 ه . ق. او را در فهرست خود (مطبوع در آخر مجلد اجازات بحارالانوار) یاد کرده. رجوع به اسحاق بن محمد بن بابویه و تنقیح المقال ج 1 ص 142 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن بردس بعلبکی مکنی به ابن بردس (720-786 ه . ق.). وی از علماء حدیث و حافظ بعلبک در عصر خویش و مولد و وفات وی بدانجاست. او راست: نظم نهایه ابن الاثیر موسوم به «الکفایه فی اختصار النهایه» در دو جزء. و «نظم تذکره الحافظ...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن حاجب بن حمان دهقان کسانی حاجبی مکنی به ابوعلی. از مردم کسانه و منسوب به جد خود. وی الجامع الصحیح محمد بن اسماعیل بخاری را که با پدر خود در سال 316 ه . ق. بغریر (؟) سماع کرده بود، از ابوعبدالله الغریری (؟) روایت...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن حسن بن حسین بن بابویه مکنی به ابوابراهیم. او و برادر وی ابوطالب اسحاق را شیخ منتجب الدین (متوفی 585 ه . ق.). در فهرست خود یاد کرده گوید: هر دو شاگرد شیخ موفق ابوجعفر بودند و کتب او را روایت کنند. و رساله های...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن حسن بن قاسم حسنی طالبی (متوفی 1078 ه . ق.). از ابناء ائمهء یمن. وی ادیب و شاعر و در دیار یمن مشهور بود و کتابی تصنیف کرد بنام سمط اللاَل باشعارالاَل. وی پیش از چهل سالگی در مذیخره (از اعمال سعدین در یمن) درگذشت....

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن الحسین. رجوع به اسماعیل جرجانی شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن حسین مازندرانی خاجویی. رجوع به مازندرانی شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن خداداد(1)ملقب به مجدالدین. قاضی شیراز است که در نزد افراد خاندان اینجو بعزت تام میزیسته و مدرسه ای در شیراز بنا کرده بنام مدرسهء مجدیه که در آنجا تدریس میکرد. ابن بطوطه که بقصد زیارت مجدالدین از اصفهان بشیراز رفت(2) او را به لقب قطب...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن ربیع بن ابی سمال. رجوع به اسماعیل بن ابی سمال شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن سعدبن ابی وقاص. محدث است. (المصاحف ص184). و در تاریخ الحکماء قفطی ص162 بنقل محمد بن اسحاق از وی روایتی نقل شده است.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن عامربن حبیب مکنی به ابوعبدالحمید. وی در اشبیلیه کاتب بود و او را ابوالولید میگفتند. اسماعیل و پدر او را در ادب تقدمی است و وی را شعر بسیار است و او را کتابی است در فصل ربیع. ابوالولیدبن محمد بن عامر نزدیک بسال 440...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن عبدالله بن علی بن حسین. در کتاب کافی باب اشارت بر امامت ابوجعفر باقر (ع) روایتی از ابراهیم بن ابوالبلاد از صاحب ترجمه از ابوجعفر باقر (ع) نقل شده است. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 144 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن عبدالله مستملی. او راست: شرح تعرف لمذهب التصوف.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن عبدوس الدهان مکنی به ابومحمد نیشابوری. وی مال خویش در راه ادب انفاق کرد و در ادب تقدم یافت و در علم لغت و نحو و عروض بارع گشت. از اسماعیل بن حماد جوهری طرفی کامل بست و کتاب صحاح وی را که بخط او...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن عبیدالله المهدی. امیرالمؤمنین (302-341 ه . ق.). ملقب به منصور فاطمی. رجوع به منصور و رجوع به اعلام زرکلی ج1 ص112 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن عصام بن زید مکنی به ابومالک. وی از پدر و عم و جد خویش غرائب حدیث ثوری را روایت دارد. ابونعیم اصفهانی ذکر او آورده است. رجوع به ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 210 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن علی. شیخ طوسی در رجال او را از اصحاب حسن عسکری (ع) شمرده است. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 144 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن محمد بن فضل مکنی به ابوالحسن. از اولاد فضل بن محمد الشعرانی. مؤلف تاریخ بیهق گوید: وی چون به نیشابور رفتی کتاب مغازی عن موسی بن عقبه از وی سماع کردندی. و سپس مؤلف مزبور حدیثی بنقل از او روایت کند. (تاریخ بیهق ص 141).

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.