اسماعیل
[اِ] (اِخ) ابن محمد بن عامربن حبیب مکنی به ابوعبدالحمید. وی در اشبیلیه کاتب بود و او را ابوالولید میگفتند. اسماعیل و پدر او را در ادب تقدمی است و وی را شعر بسیار است و او را کتابی است در فصل ربیع. ابوالولیدبن محمد بن عامر نزدیک بسال 440 ه . ق. در اشبیلیه درگذشت. از شعر اوست در بهار:
ابشر فقد سفر الثری عن بشره
و اتاک ینشر ماطوی من نشره
متحصناً من حسنه فی معقل
غفل العیون علی رعایه زهره
فض الربیع ختامه فَبَدا لَنا
ما کان من سرائه فی سره
من بعدما سحب السحاب ذیوله
فیه و در علیه انفس درّه
شهر کأنَّ الحاجب ابن محمد
القی علیه مسحه من بشره.
(معجم الادباء ج2 صص357-358).
ابشر فقد سفر الثری عن بشره
و اتاک ینشر ماطوی من نشره
متحصناً من حسنه فی معقل
غفل العیون علی رعایه زهره
فض الربیع ختامه فَبَدا لَنا
ما کان من سرائه فی سره
من بعدما سحب السحاب ذیوله
فیه و در علیه انفس درّه
شهر کأنَّ الحاجب ابن محمد
القی علیه مسحه من بشره.
(معجم الادباء ج2 صص357-358).