جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه محمد: (تعداد کل: 694)
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن خلیل الرقی، مکنی به ابوبکر. رجوع به ابوبکر محمد بن خلیل و نامهء دانشوران ج1 ص196 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن خویی... رجوع به ابن خویی قاضی شهاب الدین ابوعبدالله شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن خیر... رجوع به اشبیلی محمد بن خیربن عمر بن خلیفه ابوبکر اموی شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن دانیال... رجوع به ابن دانیال و الاعلام زرکلی ج3 ص894 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن دانیال بن یوسف... رجوع به ابن دانیال... شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن داود... رجوع به ابن داود ظاهری ابوبکر محمد بن داود... اصفهانی و وفیات الاعیان چ بیروت ج4 صص259-261 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن داود، مکنی به ابوعبدالله. فاضل ترین مردم روزگار خویش بود و از نخستین روز خلافت معتز عباسی وزیر او شد. از بسیاری از علما و فصحای عهد خویش دانش فراگرفت و به خط خود کتابهای بی شمار نگاشت و همه را واخوان و تصحیح کرد....
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن داودبن علی... رجوع به ابن داود ظاهری شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن داود صنهاجی، مکنی به ابوعبدالله نحوی کتاب اجرومیهء او در نحو مشهور است. وی به سال 723 ه . ق. درگذشته است. (از اعلام زرکلی ج 3 ص894).
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن دشمنزیار... رجوع به ابوحرب بن علاءالدوله محمد بن دشمنزیار شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) رافع بن ابوزید قشیری (از طریق انتساب وولاء) نیشابوری، مکنی به ابوعبدالله از محدثین ثقه و استاد زمان خود در خراسان بود و بخاری 17 حدیث و مسلم 362 حدیث از وی روایت کرده است. (از اعلام زرکلی ج3 ص895).
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن زکریاء رازی(1). دانشمند و پزشک معروف ایرانی از مردم ری. عرب ها او را طبیب المسلمین و به مناسبت آنکه کتابهای او به زبان عربی (زبان علمی عالم اسلام در آن روز) است جالینوس العرب خوانده اند. وی در غرهء ماه شعبان سال 251 ه...
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن زکی الدین... رجوع به ابن زکی الدین محمد بن الحسن... و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج4 صص229 - 237 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن زهر... رجوع به ابن زهر ابوبکر محمد بن زهر اندلسی حفید و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج4 صص434 - 437 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن زید. از علویان طبرستان (270 تا 287 ه . ق.). رجوع به داعی ابوعبدالله محمد بن زیدبن اسماعیل و مقاتل الطالبیین (چ مصر ص693) و تاریخ عمومی عباس اقبال ص117 به بعد شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن زید... رجوع به واسطی محمد بن زید... و الاعلام زرکلی ج3 ص898 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن سائب بن بشر. رجوع به کلینی ابن سائب و رجوع به ابونصر محمد بن سائب شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن سام غوری غیاث الدین ابوالفتح. رجوع به غیاث الدین (سلطان...) غوری و غوریان و تاریخ عمومی مرحوم عباس اقبال شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن سحنون. رجوع به ابن سحنون ابوعبدالله محمد... و اعلام زرکلی ج3 ص898 شود.
محمد
[مُ حَمْ مَ] (اِخ) ابن سری... رجوع به ابن سراج ابوبکر محمد بن سری... و الاعلام زرکلی ج3 ص899 و وفیات الاعیان ج3 صص339-340 شود.