مسما
[مُ سَمْ ما] (ع ص) رسم الخطی از مسمی. نامیده شده. خوانده شده. ملقب. (ناظم الاطباء) :
آسمان در حرم کعبه کبوتردار است
که ز امنش به در کعبه مسما بینند.
خاقانی (دیوان چ هند ص 20).
و رجوع به مسمی شود.
آسمان در حرم کعبه کبوتردار است
که ز امنش به در کعبه مسما بینند.
خاقانی (دیوان چ هند ص 20).
و رجوع به مسمی شود.