مستدام
[مُ تَ] (ع ص) نعت مفعولی از مصدر استدامه. آنچه دوام آن را خواسته باشند. (اقرب الموارد). || همیشه و همیشگی خواهنده. (غیاث) (آنندراج). پیوسته پاینده. غالباً در مورد دعا به کار میرود به معنی همیشگی و جاویدان باد، دیرینه و علی الدوام باد :
أقضی القضاه حجه الاسلام زین دین
کاثار مجد او چو ابد باد مستدام.
خاقانی.
یارب، کمال و عافیتت بر دوام باد
اقبال و دولت و شرفت مستدام باد.
سعدی (کلیات ص814).
- ظل عالی مستدام؛ سایهء شما مستدام.
و رجوع استدامه شود.
أقضی القضاه حجه الاسلام زین دین
کاثار مجد او چو ابد باد مستدام.
خاقانی.
یارب، کمال و عافیتت بر دوام باد
اقبال و دولت و شرفت مستدام باد.
سعدی (کلیات ص814).
- ظل عالی مستدام؛ سایهء شما مستدام.
و رجوع استدامه شود.