ثقل
[ثَ] (ع اِمص) سنگینی. گرانی. || (مص) گران شدن آزمودن وزن بدست. || چربیدن و افزون آمدن چیزی بر چیزی در وزن. || گوسفند را دروا کردن برای سنجیدن گوشت. || سخت بیمار شدن. || سنگین شدن بیماری کسی. || ثقلت المرأه؛ گران شد زن و ظاهر شد آبستنی وی. || ثقل عرفج؛ تازه و تر گردیدن شاخ آن. ثقل ثمام؛ تر و تازه گردیدن ثمام.