تیر
(اِخ) نام فرشته ای است که بر ستوران موکل است و تدبیر و مصالحی که در روز تیرماه تیر واقع شود به او تعلق دارد. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). به این معنی در اوستا «تیشتریه»(1)، در پهلوی «تیشتر»(2)... که به ستارهء شعرای یمانی و یکی از ایزدان اطلاق شده. فرشتهء مزبور نگهبان باران است و بکوشش او زمین پاک از باران بهره مند گردد و کشتزارها سیراب شود. نام این فرشته در لغت فرس و برهان قاطع به «بشتر» تصحیف شده... چنانکه گفته شود تیشتر به شعرای یمانی که در زبانهای اروپایی «سیریوس»(3) خوانده و ستارهء باران دانسته شده، نیز اطلاق گردیده است و به این معنی در ضمن اصطلاحات بحری در کتاب ابن ماجد موسوم به کتاب «الفواید فی اصول البحر و القواعد» و هم در نهایه الارب نویری آمده... گویند هرگاه تیشتر از آسمان سر برزند و بدرخشد مژدهء ریزش باران میدهد. در اوستا قطعهء «تیریشت» در نیایش فرشتهء باران است. بدیهی است که تیر در این مورد تغییریافتهء همین واژهء «تیشتر» است. در پهلوی علاوه بر تیشتر، تیر هم آمده است... . و این کلمه را با تیر به معنی سهم عربی نباید اشتباه کرد. ماه چهارم سال و روز سیزدهم هر ماه بنام ایزد مذکور است. ابوریحان بیرونی در فهرست روزهای ایرانی در آثارالباقیه «تیر» و در سی روز ماه نزد اهل خوارزم روز مزبور را «جیزی» (چیزی) و در سغدی «تیش» یاد کرده. زردشتیان نیز این روز را «تیر» خوانند. (حاشیهء برهان چ معین). رجوع به فرهنگ ایران باستان ص58 شود.
(1) - tishtrya.
(2) - tishtar.
(3) - Sirius.
(1) - tishtrya.
(2) - tishtar.
(3) - Sirius.