توهین

معنی توهین
[تَ] (ع مص) سست کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). سست گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ضعیف گردانیدن. (از اقرب الموارد). خوار کردن. خوار شمردن. خوارداشت. ضعیف و سست شمردن. حقیر و سبک داشتن. سبک داشت. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). توهین که معمولاً استخفاف و کوچک شمردن استعمال میشود در لغت به معنی ضعیف ساختن است و در زبان عربی بجای آن اهانت گویند. (نشریهء دانشکدهء ادبیات تبریز سال 1 شمارهء 2). || (اِ) خواری و زبونی و ناتوانی و سستی. (ناظم الاطباء) :توقیر من به تحقیر و تعظیم به توهین بدل گردد. (سندبادنامه ص 72).
توی.
(اِ) به معنی اندرون باشد مطلقاً اعم از اندرون خانه و اندرون دهان و بینی و امثال آن. (برهان). به معنی اندرون باشد و توی دهن و توی خانه؛ اندرون دهن و اندرون خانه. (فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (از آنندراج). اندرون. (انجمن آرا). اندرون و در میان و درون. (ناظم الاطباء) : درودی که از توی آن بوی اخلاص به مشام مشتاقان قدس رسد. (رشیدی). رجوع به تو شود. || لای و ته را نیز گویند همچو دوتوی و سه توی و دولای و سه لای. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تو و تاه و لای باشد. (فرهنگ جهانگیری). به معنی ته و لای، چنانکه گویند دوتوی و دولای و توی بر توی و تو به تو. (فرهنگ رشیدی). خم. پیچ. لا. نورد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
فلکها را هشت گویند یک بر دیگر پیچیده همچون پیچیدن تویهای پیاز. (التفهیم از یادداشت ایضاً).
آن زلف سرافکنده بدان عارض خرم
از بهر چه آراست بدان توی و بدان خم.
عنصری (یادداشت ایضاً).
هرچند همی مالد خمش نشود راست
هرچند همی شورد تویش نشود کم.
عنصری (یادداشت ایضاً).
رجوع به تو و توه و ته شود.
- یک توی پیراهن؛ به معنی یک پیراهن. (آنندراج) :
قبا پوشید و هوشم برد اگر خود خواهدم کشتن
چرا یکبار با یک توی پیراهن نمی آید.
امیرخسرو (از آنندراج).
|| با ثانی مجهول جشن و مهمانی باشد. (برهان). جشن و میزبانی را خوانند. (فرهنگ جهانگیری). جشن و میزبانی و ظاهراً بدین معنی زبان مغول است و طوی به «طای» حطی دیده شده است. (فرهنگ رشیدی). به معنی شادی متأخرین به «طا» نویسند. (آنندراج). جهانگیری به معنی جشن و عروسی آورده آن خطاست زیرا که پارسی نیست ترکی است و با «طاء» مؤلف است. (انجمن آرا). جشن و عید و مهمانی و ضیافت. (ناظم الاطباء). در ترکی شادی و عروسی را گویند... در لغات ترکی بضم اول و «واو» غیرملفوظ و سکون «یای» تحتانی به معنی شادی، متأخرین به «طا» نویسند. (غیاث اللغات). ترکان عروسی را توی گویند. (برهان). توی در ترکی به معنی جشن. ضیافت. مجلس سرور. جوهر و اصل شی ء. موی و پشم است. (حاشیهء برهان چ معین).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.