تومه
[مَ] (ع اِ) دانهء مروارید. || مهرهء سیمین. ج، توم، تُوَم. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). دانهء سیمین مانند مروارید. (از اقرب الموارد). مهرهء سیمین. (مهذب الاسماء). رجوع به توم شود. || گوشواره ای که در آن دانهء بزرگ باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || بیضهء شترمرغ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ام تومه؛ صدف. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).