آذرطوس
[ذَ] (اِخ) در وامق و عذرای عنصری نام مردی است که مادر عذرا را بدو داده بودند. (از فرهنگ اسدی، خطی) :
پدر داده بودش گه کودکی
به آذرطوس آن حکیم نکی (کذا)(1)
بمرگ خداوندش آذرطوس
تبه کرد مر خویشتن برفسوس.
عنصری (از فرهنگ اسدی، خطی)(2).
(1) - در فرهنگها: یکی.
(2) - برای اینکه وزن این دو بیت درست شود باید «را» ی آذر را مشدد و مکسور خواند و چون این نسخهء فرهنگ اسدی قدیمترین نسخه ای است که تا امروز دیده شده است به احتمال قوی اصل این دو بیت به صورت مکتوب متن بوده است لیکن فرهنگ نویسان بعد برای موزون کردن شعر آذارطوس خوانده اند و این دو بیت را مثال برای آن آورده اند.
پدر داده بودش گه کودکی
به آذرطوس آن حکیم نکی (کذا)(1)
بمرگ خداوندش آذرطوس
تبه کرد مر خویشتن برفسوس.
عنصری (از فرهنگ اسدی، خطی)(2).
(1) - در فرهنگها: یکی.
(2) - برای اینکه وزن این دو بیت درست شود باید «را» ی آذر را مشدد و مکسور خواند و چون این نسخهء فرهنگ اسدی قدیمترین نسخه ای است که تا امروز دیده شده است به احتمال قوی اصل این دو بیت به صورت مکتوب متن بوده است لیکن فرهنگ نویسان بعد برای موزون کردن شعر آذارطوس خوانده اند و این دو بیت را مثال برای آن آورده اند.