توری
(ص نسبی) تورانی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). ترکمان و ترک و مغول. (ناظم الاطباء). منسوب به تور (توران) : به گیتی نداند کسی همنبرد ز رومی و توری و آزادمرد.فردوسی. بر اوی اندر آمد دودیده پر آب همان زین توری شدش جای خواب. فردوسی. یکی چتر توری برآمد ز دور گرفته ز هر سو سواران تور.فردوسی. بپوشید جاماسب توری قبای فرودآمد از کوه بی رهنمای.فردوسی.