توخالی
(ص مرکب) کاواک. مجوف. اجوف. مقابل توپر، مصمت، رُسْت. بی مغز. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || دروغین. (یادداشت ایضاً). - تشر توخالی؛ دعوی بی معنی. تهدیدی بی قدرت انجام آن. توپ خالی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). - توپ توخالی؛ تشر توخالی. تهدید توخالی. - وعده های توخالی؛ وعده های دروغین.