تمثل
[تَ مَثْ ثُ] (ع مص) قصاص گرفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خواندن بیتی را بعد دیگری. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خواندن بیتی را بعد بیتی دیگر... و بساکه برای خواندن مصرعی تنها استعمال شود. (از اقرب الموارد). || حجت آوردن. || مثل پدید کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مثل زدن. (آنندراج) (از اقرب الموارد). || بحدیث مثل آوردن. (از اقرب الموارد). || داستان زدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || مانند چیزی شدن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (از ذیل اقرب الموارد). بر مثال چیزی شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || پیش روی کسی ایستادن. || تصور شدن چیزی برای کسی. (از اقرب الموارد).