تمام
[تَ] (ع اِ) تمام الشی ء؛ تمامی آن. تمامه و تتمه مثل آن. (منتهی الارب). همه. و تمام الشی ء، همهء آن و تمامی آن. (ناظم الاطباء). مصدر تَمّ و تمام الشی ء، آنچه بدان اجزاء آن کامل گردد. (از اقرب الموارد). || و من العروض ما استوفی نصفه الاخیر بمنزله الحشو و یجوز فیه ما جاز فیه کالنوع الاول من الکامل و من المتقارب او ما یمکنه ان یدخله الزحاف فیسلم منه. (منتهی الارب). جنسی از عروض است. (ناظم الاطباء).