تصویرکش
[تَصْ کَ / کِ] (نف مرکب)تصویرگر. مصور. (آنندراج). صورتگر. نگارندهء صورت، که صورت کشد و شکل چیزی را نگارد :
شوخ تصویرکشم جلوهء رنگین دارد
نقش پایش چو قلم صورت گلچین دارد.
مفید بلخی (از آنندراج).
شوخ تصویرکشم جلوهء رنگین دارد
نقش پایش چو قلم صورت گلچین دارد.
مفید بلخی (از آنندراج).