تشکر
[تَ شَکْ کُ] (ع مص) سپاس داری نمودن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). سپاس داری کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). با لام متعدی شود. یقال: تشکر له بلائه؛ ای شکر له بلاء. (منتهی الارب). سپاسگزاری کردن.