تشعث

معنی تشعث
[تَ ش عْ عُ] (ع مص) پراکنده شدن و شاخ شاخ شدن. (تاج المصادر بیهقی). پراکنده و پریشان شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تفرق قوم. (از اقرب الموارد). و رجوع به تشعب شود. || بر همدیگر نشستن موی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گرفتن چیزی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء): تشعث ماله؛ اخذه و منه: تشعث الدهر فلاناً. (اقرب الموارد). || کم خوردن طعام. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || داخل کردن تشعیث در شعر. (از اقرب الموارد). و رجوع به تشعیث شود.
اشتراک‌گذاری
ایران من

به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.

قافیه‌یاب برای اندروید

 

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.