تشحذ
[تَ شَحْ حُ] (ع مص) راندن کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). طرد کردن کسی را. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد): تشحذنی فلان و ترعفنی؛ ای طردنی و عنانی. (اقرب الموارد). || الحاح کردن کسی را در سؤال. (از متن اللغه) (از المنجد).