تشبیح
[تَ] (ع مص) پهن کردن. (تاج المصادر بیهقی) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) (از المنجد). پهناور گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || بزرگسال شدن، پس یک کالبد را دو دیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). پیر شدن و بر اثر ناتوانی چشم، شخصی را دو شخص دیدن. (از المنجد).