تشبه
[تَ شَبْ بُ] (ع مص) مانندگی کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (مجمل اللغه). مانستن. (بحر الجواهر) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مانند شدن. (آنندراج) (از متن اللغه). شبیه گشتن و در عمل همانند شدن: تشبه به، ماثلهُ و جاراهُ فی العمل. (از اقرب الموارد) (از المنجد).