تشأشؤ
[تَ شَءْ شُءْ] (ع مص) متفرق و پریشان شدن قوم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تفرق قوم. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). || مضطرب و پریشان شدن کار قوم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پست شدن کار قوم. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). پست شدن کار، تشأشأ امرهم اتضع. (از متن اللغه). || قبول نکردن نخله لقاح را و نبودن خسته در غوزهء آن. (از متن اللغه).